🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
🙏🙏🙏🌺🌺🌺
هزاران درود بانو شهبازی عزیز و بزرگوار قدم بر چشم نهادید و بسیار بسیار از حضور
درود بانو طیبی بزرگوار و ارجمند کوتاه خیلی جالبیست. قلمتان مانا و طبعتان جوشان شاد و سلامت باشید👌👌👌🌺🌺🌺
درود بانو حدیث عبدلی بزرگوار و ارجمند کارهایتان یکی از یکی زیباتر است. از خدا پنهان نیست
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز من که خیلی دوستت دارم تو را نمیدانم!😁😁😁 واقعا قلم بینظیر و بی
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26640
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146737
بود آن دیوانه خون از دل چکان
زانک سنگ انداختندش کودکان
رفت آخر تا به کنج گلخنی
بود اندر کنج گلخن روزنی
شد از آن روزن تگرگی آشکار
بر سردیوانه آمد در نثار
چون تگرگ از سنگ مینشناخت باز
کرد بیهوده زبان خود دراز
داد دیوانه بسی دشنام زشت
کز چه اندازند بر من سنگ و خشت
تیره بود آن خانه افتادش گمان
کین مگر هم کودکانند این زمان
تا که از جایی دری بگشاد باد
روشنی در خانهٔ گلخن فتاد
باز دانست او تگرگ اینجا ز سنگ
دل شدش از دادن دشنام تنگ
گفت یا رب تیره بود این گلخنم
سهو کردم، هرچ گفتم آن منم
گر زند دیوانهٔ این شیوه لاف
تو مده از سرکشی با او مصاف
آنک اینجا مست لا یعقل بود
بیقرار و بی کس و بی دل بود
میگذارد عمر در ناکامیی
هر زمانش تازه بیآرامیی
تو زفان از شیوهٔ او دور دار
عاشق و دیوانه را معذوردار
گر نظر در سر بینوران کنی
جمله آن بی شک ز معذوران کنی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
بستن فرم