🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۰۱ : آنی که چو تو گردش ایام ندارد

(ثبت: 167628)

آنی که چو تو گردش ایام ندارد

سلطان چو تو معشوق دلارام ندارد

چون دانهٔ یاقوت تو گل دانه ندارد

چون دام بناگوش توبه دام ندارد

بادی نبرد در همه آفاق که از ما

سوی لب تو نامه و پیغام ندارد

دادی ندهد عشق تو ما را که در آن داد

بی داد تو افراخته صمصام ندارد

من در نرسم در تو به صد حیله و افسون

گویی قدم دولت من گام ندارد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا