🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۱۰ : مهر تو بر دیگران نتوان نهاد

(ثبت: 162672)

مهر تو بر دیگران نتوان نهاد

گوهر اندر خاکدان نتوان نهاد

مایهٔ من کیمیای عشق توست

مایه در وجه زیان نتوان نهاد

دست دست توست و جان ماوای تو

پای صورت در میان نتوان نهاد

بارها گفتی که بوسی بخشمت

تا نبخشی، دل بر آن نتوان نهاد

بر جهان گفتی که دل باید نهاد

بر تو بتوان، بر جهان نتوان نهاد

گر زمانه داد ندهد یا فلک

بر تو جرم این و آن نتوان نهاد

با زمانه پنجه درنتوان فکند

بر فلک هم نردبان نتوان نهاد

تا به کوی توست خاقانی مقیم

رخت او بر آستان نتوان نهاد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا