🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۱۹۷ : دوستی با کورفهمان حجت نادیدگی است

(ثبت: 172488)

دوستی با کورفهمان حجت نادیدگی است

وحشت از فهمیدگان برهان نافهمیدگی است

در بساط آفرینش مردمان چشم را

گر لباس فاخری باشد همین پوشیدگی است

دیده حق بین بود از هر دو عالم بی نیاز

ترک دنیا بهر عقبی کردن از نادیدگی است

می کند بر فربهی پهلوی لاغر اختیار

هر که داند رنج باریک مه از بالیدگی است

مردم سنجیده از میزان نمی دارند باک

خلق را اندیشه از محشر ز ناسنجیدگی است

گر ز ارباب کمالی سرمپیچ از پیچ و تاب

کز تمامی، سرنوشت نامه ها پیچیدگی است

دشمن غافل ز زیر پوست می آید برون

پای کاهل طینتان، سنگ ره خوابیدگی است

از شکفتن شد پریشان غنچه را اوراق دل

انتهای خنده بیجا ز هم پاشیدگی است

هست صائب هر کسی را حد خود دارالامان

پا ز حد خود برون ننهادن از فهمیدگی است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا