🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۴۳ : در شب زلف تو مهتابی خوشست

(ثبت: 164070)

در شب زلف تو مهتابی خوشست

در لب لعل تو جلایی خوشست

پیش گیسویت شبستانی نکوست

طاق ابروی تو محرابی خوشست

حلقهٔ زلف کمند آسای تو

چنبری دلبند و قلابی خوشست

پیش رویت شمع تا چند ایستد

گو دمی بنشین که مهتابی خوشست

گر دلم در تاب رفت از طره‌ات

طیره نتوان شد که آن تابی خوشست

آتش رویت که آب گل بریخت

در سواد چشم من آبی خوشست

مردم چشمم که در خون غرقه شد

دمبدم گوید که غرقابی خوشست

بردر میخانه خوانم درس عشق

زانکه باب عاشقی با بی خوشست

بخت خواجو همچو چشم مست تو

روزگاری شد که در خوابی خوشست

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا