🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۴۸ : دلی، که آتش عشق تواش بسوزد پاک

(ثبت: 179765)

دلی، که آتش عشق تواش بسوزد پاک

ز بیم آتش دوزخ چرا بود غمناک؟

به بوی آنکه در آتش نهد قدم روزی

هزار سال در آتش قدم زند بی‌باک

گرت بیافت در آتش کجا رود به بهشت؟

و گر چشد ز کفت زهر، کی خورد تریاک؟

مرا، که نیست ازین آتشم مگر دودی؟

فرو گرفت زمین دلم خس و خاشاک

کجاست آتش شوقت که در دل آویزد؟

چنان که برگذرد شعلهٔ دلم ز افلاک

ز شوق در دل من آتشی چنان افروز

که هر چه غیر تو باشد بسوزد آن را پاک

اگر بسوخت، عراقی، دل تو زین آتش

ببار آب ز چشم و بریز بر سر خاک

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا