🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۵۱۷ : هر قدم سست کی از وادی ما آگاه است؟

(ثبت: 172808)

هر قدم سست کی از وادی ما آگاه است؟

دم شمشیر فنا جاده این راه است

لب بی آه به ماتمکده گردون نیست

این نه خط است به دور لب ساغر، آه است

گر چه ظاهر به سر زلف نمی پردازد

از پریشانی من موی به موی آگاه است

در ره عشق کسی را خبر از منزل نیست

خضر این بادیه چون ریگ روان گمراه است

خست چرخ که صد جامه اطلس دارد

تا به حدی است که پیراهن یوسف چاه است

صائب امروز تویی ز اهل سخن قدرشناس

که به غیر از تو ز مقدار سخن آگاه است؟

صائب از قافله عشق مدد می طلبد

یوسف طبع که عمری است اسیر چاه است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا