🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2906
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
خارخاری که ز رفتار تو در دل مانده است
خس و خاری است که از موج به ساحل مانده است
اثری کز من بی نام و نشان هست و بجاست
گل خونی است که بر دامن قاتل مانده است
نیست یک دل که در او گوهر انصاف بود
صدفی چند درین دامن ساحل مانده است
منزل دور به غیرت فکند رهرو را
دل ز نزدیکی راه است که کاهل مانده است
خشک مغزان گهر از بحر به ساحل بردند
کشتی ماست که در دامن ساحل مانده است
چیست خشت و گل فانی که بر آن تکیه کنند
اثر آن است که از مردم کامل مانده است
رسته گشتند ز زندان جهان یک جهتان
مهره ماست که در ششدر باطل مانده است
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم