🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۷۴ : آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست

(ثبت: 164101)

آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست

یا ماه شب چارده بر روی زمینست

در ابر سیه شعشهٔ بدر منیرست

یا در شکن کاکل او نور جبینست

آن ماه تمامست که برگوشه بامست

یا شاه سپهرست که بر چرخ برینست

گویند که زیباست بغایت مه نخشب

لیکن نتوان گفت که زیباتر از اینست

آن لعل گهر پوش مگر چشمهٔ نوشست

یا درج عقیقست که بر در ثمینست

هر چند نمک چون شکرت شور جهانیست

لیکن لب لعلت نمکی بس شکرینست

این نکهت مشکین نفس باد بهارست

یا چین سر زلف تو یا نافهٔ چینست

بالای بلندت که ازو کارتو بالاست

بالاش نگویم که بلای دل و دینست

خواجو اگرش تیغ زنی روی نپیچد

زیرا که تو سلطانی و او ملک یمینست

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا