🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۷۴ : بر من نظری کن، که منت عاشق زارم

(ثبت: 179791)

بر من نظری کن، که منت عاشق زارم

دلدار و دلارام به غیر از تو ندارم

تا خار غم عشق تو در پای دلم شد

بی‌روی تو گلهای چمن خار شمارم

نی طاقت آن تا ز غمت صبر توان کرد

نی فرصت آن تا نفسی با تو برآرم

تا شام درآید، ز غمت، زار بگریم

باشد که به گوش تو رسد نالهٔ زارم

کم کن تو جفا بر دل مسکین عراقی

ورنه، به خدا، دست به فریاد برآرم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا