🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۸۴ : دلبر من عین کمالست و بس

(ثبت: 167711)

دلبر من عین کمالست و بس

چهرهٔ او اصل جمالست و بس

بر سر کوی غم او مرد را

هر چه نشانست و بالست و بس

در ره او جستن مقصود از او

هم به سر او که محالست و بس

از همه خوبی که بجویی ز دوست

بوسه ای از دوست حلالست و بس

چند همی پرسی دین تو چیست

دین من امروز سوالست و بس

نزد تو اقبال دوامست و عز

نزد من اقبال زوالست و بس

حالی یابم چو کنم یاد ازو

دین من آن ساعت حالست و بس

پرده منم پیش چو برخاستم

از پس آن پرده وصالست و بس

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا