🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلامشیدا جان سپاس از دعای زیبا و حضور سبزتان بهترین ها را از
من سبزم هنوز به هیبت سحاب های بی سجلی که نشانی مرا، در آواز پرنده ها می جستند سلام
امین غلامی در ویران
کـــــــاش پیدا شود... آنکس که دلم را برده... امین غلامی (شاعر کوچک) اینستا amingh68
امین غلامی در سراب
کـــــــاش پیدا شود... آنکس که دلم را برده... امین غلامی (شاعر کوچک) اینستا amingh68
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26640
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146732
نازنینی را رها کن با شهان نازنین
ناز گازر برنتابد آفتاب راستین
سایه خویشی فنا شو در شعاع آفتاب
چند بینی سایه خود نور او را هم ببین
درفکندهای خویش غلطی بیخبر همچون ستور
آدمی شو در ریاحین غلط و اندر یاسمین
از خیال خویش ترسد هر کی در ظلمت بود
زان که در ظلمت نماید نقشهای سهمگین
از ستاره روز باشد ایمنی کاروان
زانک با خورشید آمد هم قران و هم قرین
مرغ شب چون روز بیند گوید این ظلمت ز چیست
زانک او گشتهست با شب آشنا و همنشین
شاد آن مرغی که مهر شب در او محکم نگشت
سوی تبریز آید او اندر هوای شمس دین
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
بستن فرم