🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۰۵ : چند گریزی ز ما چند روی جا به جا

(ثبت: 192068)

چند گریزی ز ما چند روی جا به جا

جان تو در دست ماست همچو گلوی عصا

چند بکردی طواف گرد جهان از گزاف

زین رمه پر ز لاف هیچ تو دیدی وفا

روز دو سه‌ای زحیر گرد جهان گشته گیر

همچو سگان مرده گیر گرسنه و بی‌نوا

مرده دل و مرده جو چون پسر مرده شو

از کفن مرده ایست در تن تو آن قبا

زنده ندیدی که تا مرده نماید تو را

چند کشی در کنار صورت گرمابه را

دامن تو پرسفال پیش تو آن زر و مال

باورم آنگه کنی که اجل آرد فنا

گویی که زر کهن من چه کنم بخش کن

من به سما می‌روم نیست زر آن جا روا

جغد نه‌ای بلبلی از چه در این منزلی

باغ و چمن را چه شد سبزه و سرو و صبا

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا