🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۱۳ : نه رای آنکه ز عشق تو روی برتابم

(ثبت: 162775)

نه رای آنکه ز عشق تو روی برتابم

نه جای آنکه به جوی تو بگذرد آبم

به جستجوی تو جان بر میان جان بندم

مگر وصال تو را یابم و نمی‌یابم

ز بس که از تو فغان می‌کنم به هر محراب

ز سوز سینه چو آتشکده است محرابم

برای بوی وصال تو بندهٔ بادم

برای پاس خیال تو دشمن خوابم

اگر به جان کنیم حکم برنتابم سر

مکن جفا که جفای تو برنمی‌تابم

کجا توانم پیوست با تو کز همه روی

شکسته چون دل خاقانی است اسبابم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا