🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۳۸۰ : عمرها مشق جنون هر کس که چون مجنون نکرد

(ثبت: 173671)

عمرها مشق جنون هر کس که چون مجنون نکرد

از خط دیوانی زنجیر سر بیرون نکرد

جامه سرگشتگی بر قامت من راست است

گردباد این رقصها در دامن هامون نکرد

بیغمی روی مرا بر روی آتش داشته است

باده گلرنگ رخسار مرا گلگون نکرد

عمرها با دختر رز همدم و همخانه بود

زندگانی کس به حکمت همچو افلاطون نکرد

زیربار منت زلفش همین شمشاد نیست

سرو بی تحریک قدش مصرعی موزون نکرد

در چنین فصلی که آتش سر برون آرد زسنگ

عندلیب ما سر از کنج قفس بیرون نکرد

دست از ویرانی من پستی طالع نداشت

تا غبار دل مرا هم کسوت قارون نکرد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا