🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درودبرشما احسنتم .عالیست. 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در مُشابہ
درودسید بزرگوار خیلی تلخ وزیباست 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درودجناب خراسانی مخمس زیباییست احسنتم. 🌺🌺🌺
درود و سپاس حمید جان . همیشه لطف داری🌹
سلام و درود استاد خراسانی گرانقدر. متشکرم از عنایت ارزشمند حضرتعالی🌷🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146443
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
بی زبان جمعی که از حیرت چو ماهی می شوند
محرم دریای اسرار الهی می شوند
چون سر فکرت به جیب و پای در دامن کشند
بی نیاز از تاج و تخت پادشاهی می شوند
از پریدن باز می دارند چشم حرص را
چهره هایی کز قناعت زرد و کاهی می شوند
چیست دنیا تا کند آزاد مردان را اسیر؟
این نهنگان کی زبون دام ماهی می شوند؟
همچو شمع آنان که دارند از دل روشن نصیب
زود آب از خجلت زرین کلاهی می شوند
ظلمت از هستی است، ورنه رهنوردان عدم
شمع جان خاموش می سازند و راهی می شوند
صائب آن جمعی که پاس خویش دارند از گناه
مبتلا آخر به عجب بیگناهی می شوند
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم