🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
صفا یغمایی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درودجناب خراسانی مخمس زیباییست احسنتم. 🌺🌺🌺
درود و سپاس حمید جان . همیشه لطف داری🌹
سلام و درود استاد خراسانی گرانقدر. متشکرم از عنایت ارزشمند حضرتعالی🌷🌹
سلام و درود بانوی گرامی. لطف عالی پاینده🌷
سپاس مجدد نمی دونستم
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146441
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
تا خیال آن بهشتی رو مرا منظور بود
پرده های چشم حیرانم نقاب حور بود
در کدوی من می وحدت به کام دل رسید
خام بود این باده تا در کاسه منصور بود
بی تأمل مهر خاموشی زلب برداشتم
شهد را شان دگر در خانه زنبور بود
این زمان در قبضه قارون بود روی زمین
رفت آن عهدی که قارون در زمین مستور بود
آبروی فقر را می داشتم دایم عزیز
کاسه در یوزه من کاسه فغفور بود
داد ما را چون نمی دادی تو ای بیدادگر
شکوه ما را شنیدن از مروت دور بود
سرد شد از رفتن فرهاد دست و دل مرا
پنجه من قوتی گر داشت از هم زور بود
از کشاکش یک زمان آسوده ام نگذاشت چرخ
فرش دایم چون کمان در خانه من زور بود
( . . . ن) دارد کنون از خودنمایی تکیه گاه
آن سری کز بیخودیها در کنار حور بود
از کمال خود ندیدیم بهره جز عین الکمال
هاله ماه تمام من زچشم شور بود
کرد صائب تلخی زهر فنا شیرین به خود
هر که از خوان جهان قانع به تلخ و شور بود
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم