🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۶۸۳ : نگارا تو گلی یا جمله قندی

(ثبت: 196968)

نگارا تو گلی یا جمله قندی

که چون بینی مرا چون گل بخندی

نگارا تو به بستان آن درختی

که چون دیدم تو را بیخم بکندی

چه کم گردد ز حسنت گر بپرسی

که چونی در فراقم دردمندی

من آنم کز فراقت مستمندم

تو آنی که هلاک مستمندی

در این مطبخ هزاران جان به خرج است

ببین تو ای دل مسکین که چندی

چو حلقه بر درت سر می‌زنم من

چه چاره چون تو بر بام بلندی

بیا ای زلف چوگان حکم داری

که چون گویم در این میدان فکندی

سپند از بهر آن باشد که سوزد

دلا می سوز دلبر را سپندی

بیا ای جام عشق شمس تبریز

که درد کهنه را تو سودمندی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا