🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود و سپاسگزارم که به مهر خواندید 🙏🌺
درود .بزرگوارید
بیا به خاطره هایم شبی به مهمانی کنونکه حال مرا خوبِ خوب می دانی
گوشه ی چشم تو را دیدن و دیوانه شدن پای از این غمزه مستانه کشیدن سخت
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147256
تاجداری کند آنکس که ز سردر گذرد
ره بمنزل برد آنکو ز سفر در گذرد
کوه سنگین دل اگر قلزم چشمم بیند
موج طوفان سرشکش ز کمر در گذرد
نکند ترک شکر خندهٔ شیرین خسرو
لیک پیش لب شیرین ز شکردر گذرد
دیده دریا دلی از خون دلم میبیند
کو تواند که روان از سر زر در گذرد
نتواند که نهد بر سر کوی تو قدم
مگر آنکس که نخست از سر سر در گذرد
باد را بر سر زلف تو اگر باشد دست
بهوایت ز سر سنبل تر در گذرد
خنک آن خسته که در کوی تو بی بیم رقیب
دهدش دست که چون باد سحردر گذرد
چرخ را بر سر میدان محبت هر دم
ناوک آه من از هفت سپر در گذرد
گرقدم پیش نهی در صف عشقش خواجو
تیر دلدوز فراقت ز جگر در گذرد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم