🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درودبرشما احسنتم .عالیست. 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در مُشابہ
درودسید بزرگوار خیلی تلخ وزیباست 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درودجناب خراسانی مخمس زیباییست احسنتم. 🌺🌺🌺
درود و سپاس حمید جان . همیشه لطف داری🌹
سلام و درود استاد خراسانی گرانقدر. متشکرم از عنایت ارزشمند حضرتعالی🌷🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146443
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
می کند گلگل نگه رخسار خندان ترا
گل ز چیدن بیش می گردد گلستان ترا
آب نتواند به گرد دیده گشت از حیرتش
نیست با خورشید نسبت روی تابان ترا
باغبان در بستن در سعی بی جا می کند
چوب منع از جوش گل باشد گلستان ترا
تشنگی در خواب ممکن نیست کم گردد ز آب
نیست صبر از خون عاشق چشم فتان ترا
پای خود چون کوه پیچیده است در دامن ز شرم
دیده تا کبک دری سرو خرامان ترا
با قیامت نسبت آن قد موزون چون کنم؟
شور محشر گرد دامانی است جولان ترا
گر چه ناز و نعمت حسن تو بیش است از شمار
روزیی جز خوردن دل نیست مهمان ترا
طوطیان دیگر اینجا سبزه بیگانه اند
از خط سبزست طوطی شکرستان ترا
خون رحم چشم خونخوار تو می آمد به جوش
خون اگر می کرد رنگین تیغ مژگان ترا
مانع از جولان نمی گردد شفق خورشید را
نیست پروایی ز خون خلق دامان ترا
دارد از تمکین پا بر جای خود در پیچ و تاب
گوی سیمین ذقن زلف چو چوگان ترا
می نماید برق عالمسوز در ابر سیاه
خط کند پوشیده چون رخسار خندان ترا؟
همچو مژگان تیر یک ترکش بود افکار تو
مصرع بی رتبه صائب نیست دیوان ترا
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (1):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم