🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۸۴ : خیز تا می خوریم و غم نخوریم

(ثبت: 167811)

خیز تا می خوریم و غم نخوریم

وانده روز نامده نبریم

تا توانیم کرد با همه کس

رادمردی و مردمی سپریم

قصد آزار دوستان نکنیم

پردهٔ راز دشمنان ندریم

نشنوین آنچه ناشنودنیست

زانچه ناگفتنیست درگذریم

ما که خواهیم جست عیب کسان

عیب خود بر خودی همی شمریم

ای که گفتی که عاقبت بنگر

ما نه مردان عاقبت نگریم

بندهٔ نیکوان لاله رخیم

عاشق دلبران سیمبریم

شب نباشیم جز به مصطبه‌ها

روز هر سو به گلخنی دگریم

می کشان و مقامران دغا

همه از ما بهند و ما بتریم

پاکبازان هر دو عالم را

به گه باختن به جو نخریم

دوستار نگار و سرخ مییم

دشمن مال مادر و پدریم

پدران را خدای مزد دهاد

نه چو ما کس که ناخلف پسریم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا