🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۰۵ : خیال روی توام غم‌گسار و روی تو نه

(ثبت: 162867)

خیال روی توام غم‌گسار و روی تو نه

به هر سوئی که کنم راه، راه سوی تو نه

خیال تو همه شب ره به کوی من دارد

اگرچه بخت مرا رهنما به کوی تو نه

دریغ کاش تو را خوی چون خیال بدی

که خرمم ز خیال تو و زخوی تو نه

دل من آرزوی وصل می‌کند چه کنم

که آرزوی من این است و آرزوی تو نه

مرا به نوک مژه غمزهٔ تو دعوت کرد

بخورد خونم و گفتا برو که خوی تو نه

به بوئی از تو شدم قانع و همی دانم

که هیچ رنگ مرا از تو جز که بوی تو نه

هزار جوی هوس رفته است در دل تو

که هیچ آب غم من روان به جوی تو نه

ز جستجوی تو حیرت نصیب خاقانی است

تو کیمیائی و او مرد جستجوی تو نه

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا