🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درودبرشما احسنتم .عالیست. 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در مُشابہ
درودسید بزرگوار خیلی تلخ وزیباست 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درودجناب خراسانی مخمس زیباییست احسنتم. 🌺🌺🌺
درود و سپاس حمید جان . همیشه لطف داری🌹
سلام و درود استاد خراسانی گرانقدر. متشکرم از عنایت ارزشمند حضرتعالی🌷🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146443
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
زنور عارضش هر ذره ای خورشید منظر شد
زشکر خنده اش هر چشم موری تنگ شکر شد
چه رخسار جهانسوز و چه چشم دلفریب است این
که از نظاره اش هر قطره اشکم چشم دیگر شد
من آن روزی که در رخسار آتشناک او دیدم
ز اشک گرم هر مژگان من بال سمندر شد
برون از خاک در محشر چو سرو آزاد می آید
به خاک هر که سرو قامت او سایه گستر شد
درین صحرا که صید از فربهی در خاک و خون غلطد
حصار عافیت با خویش دارد هر که لاغر شد
بجز افسردگی سنگی ندارد راه یکرنگی
که نومید از وصال بحر شد تا قطره گوهر شد
عرق شد مانع از نظاره رویش، چه بدبختم
که موج آب حیوان در رهم سد سکندر شد
مصفا کن دل خود تا شود گوهر غذا در تو
که هر آبی که تیغ پاک گوهر خورد جوهر شد
مکش گردن زفرمان قضا مهلت اگر خواهی
که بر تیر قضا بیتابی نخجیر شهپر شد
چه حرف است این که خاموشی فزاید زندگانی را؟
نفس دزدیدن من بر چراغ عمر صرصر شد
همان تاریک می سوزد چراغ بخت من صائب
اگرچه سینه ام از سوز دل صحرای محشر شد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم