🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۲ : دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است

(ثبت: 169601)

دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است

چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است

هر چه جز معشوق باشد پردهٔ بیگانگی است

بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است

غنچه را باد صبا از پوست می‌آرد برون

بی‌نسیم شوق، پیراهن دریدن مشکل است

ماتم فرهاد کوه بیستون را سرمه داد

بی هم‌آوازی نفس از دل کشیدن مشکل است

هر سر موی ترا با زندگی پیوندهاست

با چنین دلبستگی، از خود بریدن مشکل است

در جوانی توبه کن تا از ندامت برخوری

نیست چون دندان، لب خود را گزیدن مشکل است

تا نگردد جذبهٔ توفیق صائب دستگیر

از گل تعمیر، پای خود کشیدن مشکل است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا