🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۳۹۱ : اشک را دیده من گوهر غلطان سازد

(ثبت: 174682)

اشک را دیده من گوهر غلطان سازد

آه را سینه من سنبل و ریحان سازد

هست چون تیغ دودم در نظر غیرت من

حسن را آینه هر چند دو چندان سازد

گریه از جا نبرد حسن گران تمکین را

سرو را آب محال است خرامان سازد

پرده پوشی طمع از پرده دران نتوان داشت

چون کسی عیب خود از آینه پنهان سازد؟

شور محشر که کند زیر و زبر عالم را

وقت ما را نتوانست پریشان سازد

عیب خود صاف ضمیران نتوانند نهفت

مرده را آب محال است که پنهان سازد

زرد رویی نکشد روز قیامت صائب

هر که با خون دل از نعمت الوان سازد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا