🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۵۲ : گل اندامی که گلگون می‌دواند

(ثبت: 164279)

گل اندامی که گلگون می‌دواند

بدان نازک تنی چون می‌دواند

بگاه جلوه از چابک سواری

فرس بر شاه گردون می‌دواند

مگر خونم بخواهد ریخت امشب

که برعزم شبیخون می‌دواند

چو گلگون سرشکم مردم چشم

ز راه دیده بیرون می‌دواند

چنانش گرم رو بینم که چون آب

دمادم تا بجیحون می‌دواند

برو در خواهد آمد خون چشمم

بدین گرمی که گلگون می‌دواند

سپهرم در پی خورشید رویان

بگرد ربع مسکون می‌دواند

چنین کز چشم خواجو می‌رود اشک

عجب نبود گرش خون می‌دواند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا