🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۷۲۱ : درشتی از فلک شیشه رنگ می بارد

(ثبت: 175012)

درشتی از فلک شیشه رنگ می بارد

زمانه ای است که از شیشه سنگ می بارد

لب صدف زده تبخال و ابر بی انصاف

به کام شیر و دهان پلنگ می بارد

گشاده رو سخن سخت نشود ز کسی

به هر دری که بود بسته سنگ می بارد

نه هر که داغ گذارد ز دردمندان است

که زهر چشم ز داغ پلنگ می بارد

تو از فشاندن تخم امید دست مدار

که ابر رحمت حق بی درنگ می بارد

اگر عیار تریهای روزگار این است

ز چهره گل امید رنگ می بارد

مدار از گل این باغ سازگاری چشم

که خون بیگنهانش ز چنگ می بارد

چرا عقیق نسازد به سادگی صائب

درین زمانه که از نام ننگ می بارد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا