🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۷۹۴ : ز می مرا تب لرز خمار می گیرد

(ثبت: 175085)

ز می مرا تب لرز خمار می گیرد

ز صیقل آینه من غبار می گیرد

من اعتبار ز هرکس گرفتمی زین پیش

کنون ز من همه کس اعتبار می گیرد

ندیده است سیه مستی مرا خورشید

همیشه صبح مرا در خمار می گیرد

بنفشه می دمد از یاسمین اندامت

اگر نسیم ترا در کنار می گیرد

اگر سپند به من جای خویش ننماید

به بزم او که مرا در شمار می گیرد؟

چرا ز خصم کشم انتقام خود صائب؟

چو انتقام مرا روزگار می گیرد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا