🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۷۹ : در آن مجلس که جام عشق نوشند

(ثبت: 164306)

در آن مجلس که جام عشق نوشند

کجا پند خردمندان نیوشند

خداوندان دانش نیک دانند

که مدهوشان خداوندان هوشند

خوشا وقتی که مستان جام نوشین

بیاد چشمهٔ نوش تو نوشند

مکن قصد من مسکین که خوبان

چنین در خون مسکینان نکوشند

برون از زلف و رخسارت ندیدم

که برمه سنبل مه پوش پوشند

هنوزت جادوان در عین سحرند

هنوزت هندوان عنبر فروشند

مگر خواجو که مرغان ضمیرم

ز مستی همچو بلبل در خروشند

نگر کازادگان گرده زبانند

چو سوسن جمله گویای خموشند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا