🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هزاران درود بر جناب دانشی عزیز که حضورش خیر و برکت و روشنی است. بینهایت سپاس
درود بر شما بسیار زیبا و حکیمانه سرودید بزرگوار مانا باشید 🌸🌸🌺🌺🌷🌷🌹🌹
درود استاد بزرگوار شعری زیبا و دردمند در وزن شاهنامه سرودید پایدار باشید 🌸🌸🌺🌺🌷🌷
گلاله همیشه هست آمده بود که بماند و این شعرها هم کابین حضور همیشه ی
عادل عزیز هربار که کامنت مهربانت را می خوانم بر مخترع فضای مجازی درود می فرستم
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2912
تعداد کل نظرات و نقدها:147287
خوش آن که ز آتش تب شعله اثر برود
رخ تو در عرق سرد و گرم وتر برود
رگ تو جاده خون معتدل گردد
زبان گزیده به یک گوشه نیشتر برود
تبی که برسمنت رنگ ارغوانی بست
ز پیش شعله خوی تو چون شرر برود
لب تو عقده تبخاله واکند از سر
ستاره سوخته ای چند از شرربرود
مباد از عرق گرم اضطراب ترا
سفینه تو ازین بحر بی خطر برود
حرارتی که گرفته است گرم جسم ترا
ز برق گرمتر از باد زودتر برود
چنین که بی خبر آمد به خوابگاه تو تب
امیدوار چنانم که بی خبر برود
دمید صبح چه خامش نشسته ای صائب
بگو به آه به دریوزه اثر برود
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم