🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۰۶۳ : خرم کسی که قصر اقامت بنا نکرد

(ثبت: 175355)

خرم کسی که قصر اقامت بنا نکرد

رفت از میان چو گل کمر خویش وا نکرد

چندان که تاختیم به دنبال عمر را

این آهوی رمیده نظر برقفا نکرد

جز من که راه عشق به تسلیم می روم

با دست بسته هیچ شناور شنا نکرد

رنگ گهر شکسته شود از بهای کم

ما را فلک عبث به دو عالم بها نکرد

موی سفید سبز شد از دست شانه را

از زلف مشکبار تو یک عقده وانکرد

با آه سرد من چه کند چرخ پرنجوم

هرگز به خرج باد زر گل وفا نکرد

تااقتدا به کارگزاران عشق کرد

در هیچ کار فکرت صائب خطا نکرد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا