🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۰۶۵ : دل آب گشت وتربیت دانه ای نکرد

(ثبت: 175357)

دل آب گشت وتربیت دانه ای نکرد

این شمع مرد و گریه مستانه ای نکرد

هرگز چو زلف ماتمیان دست روزگار

سررشته امید مرا شانه ای نکرد

سالک به تازیانه شوق از جهان گذشت

این سیل التفات به ویرانه ای نکرد

با دل گذار کار زبان را که در مصاف

صد تیغ کار حمله مردانه ای است

فانوس چون کفن نشود بر فروغ شمع

هرگز رعایت دل پروانه ای نکرد

هرچند لاله چشم وچراغ بهار بود

عمرش وفا به خوردن پیمانه ای نکرد

در موسم چنین دل نادردمندما

صائب هوای گوشه میخانه ای نکرد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا