🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۱۷۶ : آرام را خرام تو آتش عنان کند

(ثبت: 175468)

آرام را خرام تو آتش عنان کند

آیینه را حجاب تو آب روان کند

بی درد بلبلی که در ایام جوش گل

اوقات صرف خاروخس آشیان کند

چون لاله سرخ روی برآید ز زیر خاک

هر کس به خون قناعت ازین سبز خوان کند

برگشتنی است پرتو خورشید بی زوال

صد سال اگر قرار درین خاکدان کند

نقصان نمی رسد به خریدار احتیاط

حاشا که این متاع گرامی زیان کند

در صدر آستانه نشینم که صدر را

اکسیر خاکساری من آستان کند

از سیم وزر مگو که سزاوار خنده است

زندانیی که فخر به بند گران کند

صائب شود عزیز جهان همچو ماه مصر

یک چند هر که بندگی کاروان کند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا