🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۲۷۳ : از می چو آن غزال، سیه مست می شود

(ثبت: 175565)

از می چو آن غزال، سیه مست می شود

در جلوه هر که بیندش از دست می شود

بیخود شوند سوخته جانان به یک نگاه

از یک پیاله لاله سیه مست می شود

قصری که چون حباب شود از هوا بلند

از راست کردن نفسی پست می شود

قصری که چون حباب شود از هوا بلند

از راست کردن نفسی پست می شود

شد از فشردگی می انگور تاج سر

از صبر، زیردست زبردست می شود

هر کس که دید سرو ترا در خرام ناز

از پا اگر نمی فتد از دست می شود

شهرت به دستیاری همکار بسته است

آواز کی بلند ز یک دست می شود

از قامت تو راست چسان بگذرد کسی

آب روان به سرو تو پا بست می شود

صائب توان به آب بقا از فنا رسید

اینجا کسی که نیست شود هست می شود

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا