🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۲۸۲ : رخسار او ز می چو عرقناک می شود

(ثبت: 175574)

رخسار او ز می چو عرقناک می شود

هر سینه ای که هست ز دل پاک می شود

افزود آب ورنگ لبش از غبار خط

آن خون کجا نهفته به این خاک می شود

زان سان که موم می شود از شعله نور پاک

دل چون گداخت شعله ادراک می شود

از زهد خشک سرکشی نفس شد زیاد

آتش بلند از خس وخاشاک می شود

آدم ز خلق خوش به مقام ملک رسد

خونی که مشک ناب شود پاک می شود

بر هر که تیغ می کشد آن آفتاب روی

صائب چو صبح سینه من چاک می شود

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا