🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۶۴ : زهی ز اندیشه لعل تو پر خون جام فکرت ها

(ثبت: 171755)

زهی ز اندیشه لعل تو پر خون جام فکرت ها

ز خط عنبرینت پشت بر دیوار، حیرت ها

دل عارف غبارآلوده کثرت نمی گردد

نیندازد خلل در وحدت آیینه صورت ها

محیط از چهره سیلاب گرد راه می شوید

چه اندیشد کسی با عفو حق از گرد زلتها؟

چنین آن حسن عالمسوز اگر بی پرده خواهد شد

برون می آورد وحدت گزینان را ز خلوت ها

نگنجد در قبا عاشق، وگرنه از برای ما

مهیا کرده اند از اطلس افلاک خلعت ها

درآ در حلقه اهل نظر تا روشنت گردد

که در بیماری چشم نکویان است حکمت ها

ادب بند زبان عرض مطلب می شود صائب

وگرنه خامه ما در گره دارد شکایت ها

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا