🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درودبرشما احسنتم .عالیست. 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در مُشابہ
درودسید بزرگوار خیلی تلخ وزیباست 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درودجناب خراسانی مخمس زیباییست احسنتم. 🌺🌺🌺
درود و سپاس حمید جان . همیشه لطف داری🌹
سلام و درود استاد خراسانی گرانقدر. متشکرم از عنایت ارزشمند حضرتعالی🌷🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146443
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
لب خمیازه ما شد ز می ناب خموش
که صدف می شود ازگوهر سیراب خموش
بحر از پنجه مرجان نپذیرد آرام
نشد از دست نوازش دل بیتاب خموش
گریه برآتش بیتابی ماآب نزد
که ز شبنم نشود مهر جهانتاب خموش
نیست در صحبت اشراق زبانی درکار
شمع آن به که بود در شب مهتاب خموش
چه عجب درگل اگر دیده ماحیران شد
که چو آیینه درین باغ شود آب خموش
نیست بی داغ ملامت جگر چاک مرا
نشود شمع درین گوشه محراب خموش
شمع در پرده فانوس نیفتد ز زبان
نشود چشم سخنگوی تو در خواب خموش
چه کند مهر خموشی به لب شکوه ما؟
نشود سیل گرانسنگ به گرداب خموش
گریه و ناله بود لازم سرگردانی
نیست ممکن شود از زمزمه دولاب خموش
شد غبار خط او باعث تسکین دل را
چاره خاک است چو آتش نشدازآب خموش
روز روشن شب تاریک شود درنظرش
هرکه را گشت چراغ دل بیتاب خموش
شور من بیش شد ازسنگ ملامت صائب
چه خیال است به کهسار شود آب خموش
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم