🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درودبرشما احسنتم .عالیست. 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در مُشابہ
درودسید بزرگوار خیلی تلخ وزیباست 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درودجناب خراسانی مخمس زیباییست احسنتم. 🌺🌺🌺
درود و سپاس حمید جان . همیشه لطف داری🌹
سلام و درود استاد خراسانی گرانقدر. متشکرم از عنایت ارزشمند حضرتعالی🌷🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146443
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
وحشتی داده ز اوضاع جهان دست مرا
که به زنجیر دو زلفش نتوان بست مرا
بس که آشفته ز سودای توام، می گردد
صفحه مشق جنون، آینه در دست مرا
دارم از پاس وفا سلسله بر پا، ورنه
من نه آنم که به زنجیر توان بست مرا
گر چه چون آبله بر هر کف پا بوسه زدم
رهروی نیست درین راه که نشکست مرا
دام را شوخی چشم تو ز هم می گسلد
ورنه آهو نتواند ز نظر جست مرا
دو جهان رشته شیرازه ز من می طلبید
بود روزی که سر زلف تو در دست مرا
تیغ من جوهر خود کرد ز غیرت ظاهر
چرخ هر چند که برداشت به یک دست مرا
خامشی داردم از مردم کج بحث ایمن
نیست چون ماهی لب بسته غم شست مرا
آیم از خاک به محشر چو سبو دست به دوش
گر چنین گردش چشم تو کند مست مرا
چون میان من و او دست دهد جمعیت؟
که به دست آمدنش می برد از دست مرا
خاک در کاسه دشمن کند افتادگیم
نقش بندد به زمین هر که کند پست مرا
سرو آزاده من وحشت از آب و گل داشت
کرد حیرانی رفتار تو پابست مرا
طرفی نیست جز آیینه مرا چون طوطی
هم منم صائب اگر هم سخنی هست مرا
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم