🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2906
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
گر در اقلیم رضا کاشانه ای می داشتم
در بهشت نقد اینجا خانه ای می داشتم
کرد تنهایی به من این خاکدان را دلنشین
می شدم آواره گر همخانه ای می داشتم
می کشیدم قامت همچون خدنگش را به بر
چون کمان من هم اگر سر خانه ای می داشتم
بی سرانجامی مرا دارد مسلمان این چنین
می شدم کافر اگر بتخانه ای می داشتم
باعث آزادی چندین دبستان طفل شد
کاش من هم طالع دیوانه ای می داشتم
نامه اعمال را زین بیش می کردم سیاه
گر امیدگریه مستانه ای می داشتم
گرد ویرانی نمی گردید از جایی بلند
در خور سیلاب اگر ویرانه ای می داشتم
از نزول غم نمی شد خانه یک دل خراب
گر به قدر درد و غم کاشانه ای می داشتم
آنچه از خون جگر در کاسه من کرد چرخ
جمع اگر می ساختم میخانه ای می داشتم
می توانستم گره صائب به بال برق زد
گربه کشت خود امید دانه ای می داشتم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم