🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هزاران درود بر جناب دانشی عزیز که حضورش خیر و برکت و روشنی است. بینهایت سپاس
درود بر شما بسیار زیبا و حکیمانه سرودید بزرگوار مانا باشید 🌸🌸🌺🌺🌷🌷🌹🌹
درود استاد بزرگوار شعری زیبا و دردمند در وزن شاهنامه سرودید پایدار باشید 🌸🌸🌺🌺🌷🌷
گلاله همیشه هست آمده بود که بماند و این شعرها هم کابین حضور همیشه ی
عادل عزیز هربار که کامنت مهربانت را می خوانم بر مخترع فضای مجازی درود می فرستم
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2912
تعداد کل نظرات و نقدها:147287
ادب گذشته بر روی یکدیگر دستم
وگرنه همچو صدف نیست بی گهر دستم
تهی شود به لبم نارسیده رطل گران
ز بس که ریشه دوانده است رعشه در دستم
جدا چودست سبو از سرم نمی گردد
ز بس به فکر تو مانده است زیر سردستم
گره زکار دو عالم گشودن آسان است
نمیرود پی این کار مختصر دستم
کنون که شمع برون آمده است از فانوس
زبال و پر کف خاکستری است در دستم
ز آب گوهر من روی عالمی تازه است
چو خاک اگر چه تهی مانده از گهر دستم
به فکر مور میانی فتاده ام صائب
عجب رگی ز سخن آمده است در دستم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم