🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2906
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
ما نقض دلپذیر ورقهای ساده ایم
چون داغ لاله از جگر درد زاده ایم
با سینه گشاده در آماجگاه خاک
بی اضطراب همچو هدف ایستاده ایم
گویا برات عمر مؤبد گرفته ایم
پشتی که ما ز جسم به دیوار داده ایم
بر دوستان رفته چه افسوس میخوریم؟
با خود اگر قرار اقامت نداده ایم
از عاجزان کار فرو بسته دلیم
هر چند عقده های فلک را گشاده ایم
کوه گناه ما نتواند تمام کرد
سنگ کمی که ما به ترازو نهاده ایم
پوشیده نیست خرده راز فلک ز ما
چون صبح ما دوبار درین نشأه زاده ایم
در پرده نقشبند گلستان عالمیم
چون لوح آب اگر چه زهر نقش ساده ایم
چون غنچه در ریاض جهان برگ عیش ما
اوراق هستیی است که برباد داده ایم
از روی نرم سختی ایام می کشیم
در قبضه کشاکش گردون کباده ایم
ای زلف یار اینهمه گردنکشی چرا؟
آخر تو هم فتاده و ما هم فتاده ایم
صائب زبان شکوه نداریم همچو خار
چون غنچه دست بر دل پر خون نهاده ایم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم