🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۹۱۴ : از بخت سیه پست نگردید نوایم

(ثبت: 177206)

از بخت سیه پست نگردید نوایم

از سرمه شب بیش شد آواز درایم

خون از جگر آهن و فولاد گشاید

چون ریزه الماس، خراشیده صدایم

هر سبزه خوابیده که در باغ جهان بود

از خواب گران جست ز گلبانگ رسایم

دوری ز خرابات نه از خشکی زهدست

ترسم گرو باده نگیرند ردایم

چون سرو گذشتم ز ثمر تا شوم آزاد

صد سلسله از برگ نهادند به پایم

در فکر گشاد دل من بس که فرو رفت

افزود به دل عقده ای از عقده گشایم

صائب ز سر خود به ته بال کشیدن

عمری است که در سایه اقبال همایم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا