🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
موسی عباسی مقدم در تسلیم حادثه
سلام استاد حجت گرامی بسیار عالی وزیباست
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
سپاس از حضور گرمتون جناب عباسی لطف کردید🌷🌷
مهدی سیدحسینی در شهر
درود🌷🌷
درود جناب عباسی زیباست ان شاءالله رقص قلمتان را بیشتر شاهد باشیم 🌷🌷
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146848
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت
رحم آر که خون در دلم افتاد ز دستت
تا دور شدی از برم ای طرفه بغداد
شد دامن من دجلهٔ بغداد ز دستت
از دست تو فردا بروم داد بخواهم
تا چند کشم محنت و بیداد ز دستت
بی شکر شیرین تو در درگه خسرو
بر سینه زنم سنگ چو فرهاد ز دستت
گر زانک بپای علمم راه نباشد
از دور من و خاک ره و داد ز دستت
تا چند کنم ناله و فریاد که در شهر
فریاد رسی نیست که فریاد ز دستت
هر چند که سر در سر دستان تو کردیم
با این همه دستان نتوان داد ز دستت
از خاک سر کوی تو چون دور فتادم
دادیم دل سوخته بر باد ز دستت
زینسان که به غم خوردن خواجو شدهئی شاد
شک نیست که هرگز نشود شاد ز دستت
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
سلام افلاطونیان معتقد بودند که ورای این عالم که مجاز است ، عالم دیگری نیز هست
سپاس گذار رحمت و زحمتی هستم که کشیدید خانم عبدلی عزیز و بی تردید سعی
بستن فرم