🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۴۲۸ : جانا که ترا گفت که ترک می و نی کن؟

(ثبت: 177720)

جانا که ترا گفت که ترک می و نی کن؟

بردار لب از ساغر و خون در دل می کن

بر کشتی می نامه نی باد مرادست

ای مطرب کوتاه نفس، باد به نی کن

تا چند پی کبک به کهسار برآیی؟

در پای خم امروز شکار بط می کن

تا روی کند عیش و طرب، پشت به خم ده

تا پشت کند محنت و غم، روی به می کن

هان خضر، تو آب در میخانه بیفشان

هان ای دم عیسی، تو هواداری نی کن

یک جرعه بر این خاک سیه کاسه بیفشان

قارونکده خاک پر از حاتم طی کن

سنگ کف طفلان حشم زنگ برآورد

بی درد، ز صحرای جنن روی به حی کن

صائب همه کس گوش به فریاد تو دارد

یک ناله جانسوز درین بزم چو نی کن

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا