🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درودبرشما احسنتم .عالیست. 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در مُشابہ
درودسید بزرگوار خیلی تلخ وزیباست 🌺🌺🌺
صفا یغمایی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درودجناب خراسانی مخمس زیباییست احسنتم. 🌺🌺🌺
درود و سپاس حمید جان . همیشه لطف داری🌹
سلام و درود استاد خراسانی گرانقدر. متشکرم از عنایت ارزشمند حضرتعالی🌷🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146443
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
آسان چسان شود ز وطن دیده ور جدا؟
کز سنگ خاره گشت به سختی شرر جدا
رنگین شود ز باده گلرنگ، بی طلب
دستی که چون سبو نشد از زیر سر جدا
تا همچو لاله چشم گشودم درین چمن
هرگز نبود داغ مرا از جگر جدا
از دل نشد به آب شدن محو، نقش یار
این سکه از گداز نگردد ز زر جدا
بحر از گهر غبار یتیمی نمی برد
ما و تراکه می کند از یکدگر جدا؟
در قید تن ز خامی خود مانده است دل
بی پختگی ز شاخ نگردد ثمر جدا
فرهاد پا به کوه گذارد ز دیدنش
کوهی که گشته است ترا از کمر جدا
نتوان گرفت خرده ز ممسک به روی سخت
گردد ز سنگ اگر چه به آهن شرر جدا
نتوان ترا جدا ز پدر کرد، ورنه ما
از شیر کرده ایم مکرر شکر جدا
رنگی ندارم از لب لعل تو، گر چه من
کردم به زور جاذبه آب از گهر جدا
آتش کند تمیز ز هم نقد و قلب را
اخلاق خوب و زشت شود در سفر جدا
در پرده حجاب بود از وصال شمع
پروانه تا نمی شود از بال و پر جدا
صائب ز تیغ مرگ نلرزد به خویشتن
آزاده ای که گشت ز خود پیشتر جدا
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم