🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۷ : زینهاد این یادگار از دست رفت

(ثبت: 167594)

زینهاد این یادگار از دست رفت

در غم تو روزگار از دست رفت

چون مرا دل بود با او برقرار

دل شد و با دل قرار از دست رفت

سیم و زر بودی مرا و صبر و هوش

در غم تو هر چهار از دست رفت

پای من در دام تو بس سخت ماند

گر نگیری دست کار از دست رفت

یار بودی مر مرا از روی مهر

یاری اکنون کن که یار از دست رفت

اینهمه خوارست کاندر عاشقی

چون سنایی صد هزار از دست رفت

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا