🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۹۲ : ما نوای خویش را در بینوائی یافتیم

(ثبت: 164619)

ما نوای خویش را در بینوائی یافتیم

فخر بر شاهان عالم در گدائی یافتیم

ز آشنا بیگانه گشتیم از جهان و جان غریب

در جوار قرب جانان آشنائی یافتیم

سالها بانگ گدائی بر در دلها زدیم

لاجرم بر پادشاهان پادشائی یافتیم

ای بسا شب کاندرین امید روز آورده‌ایم

تا کنون از صبح وصلش روشنائی یافتیم

ترک دنیی گیر و عقبی زانکه در عین الیقین

زهد و تقوی را خلاف پارسائی یافتیم

چون ازین ظلمت سرای خاکدان بیرون شدیم

هر دو عالم روشن از نور خدائی یافتیم

سالکان راه حق را در بیابان فنا

از چهار و پنج و هفت و شش جدائی یافتیم

از جناب بارگاه مالک ملک وجود

هر زمان توقیع قدر کبریائی یافتیم

کفر و دین یکسان شمر خواجو که در لوح بیان

کافری را برتر از زهد ریائی یافتیم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا