🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶ : بگذر ای خواجه و بگذار مرا مست اینجا

(ثبت: 163933)

بگذر ای خواجه و بگذار مرا مست اینجا

که برون شد دل سرمست من از دست اینجا

چون توانم شد از اینجا که غمش موی کشان

دلم آورد و به زنجیر فرو بست اینجا

تا نگوئی که من اینجا ز چه مست افتادم

هیچ هشیار نیامد که نشد مست اینجا

کیست این فتنهٔ نوخاسته کز مهر رخش

این دل شیفته حال آمد و بنشست اینجا

دل مسکین مرا نیست در اینجا قدری

زانک صد دل چو دل خسته من هست اینجا

دوش کز ساغر دل خون جگر میخوردم

شیشه نا گه بشد از دستم و بشکست اینجا

نام خواجو مبر ای خواجه درین ورطه که هست

صد چو آن خستهٔ دلسوخته در شست اینجا

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا