🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۹۲۳ : برخیز که بنشیند فریاد ز هر سوئی

(ثبت: 164850)

برخیز که بنشیند فریاد ز هر سوئی

زان پیش که برخیزد صد فتنه ز هر کوئی

در باغ بتم باید کز پرده برون آید

ور نی به چه کار آید گل بی رخ گلروئی

آن موی میان کز مو بر موی کمر بندد

موئی و میان او فرقی نکند موئی

دل باز به جان آید کز وی خبری یابد

بلبل بفغان آید کز گل شنود بوئی

آن سرو خرامانم هر لحظه به چشم آید

انصاف چه خوش باشد سروی بلب جوئی

گر دست رسد خواجو برخیز چو سرمستان

با زلف چو چوگانش امروز بزن گوئی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا