🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مجدد سپاس از شما و بزرگواریتان باز هم عذر میخوام. ممنون از اشعار زیبایتان🙏🙏🙏🌹🌹🌹
درود .زیبا سرودید .عذر خواهم .جسارتا .در مصرع دوم بیت دوم سهوالقلمی هست .نرسیدن بوده.
درود .بسیار زیبا و خیال انگیز .👏👏
صدیقه پناهنده در هنوز وقتش نیست
درود .زیبا سرودید 👏👏👏
درود .سپاسگزارم .سهو القلم بوده .حتما اصلاح میشود .سپاس از وقتی که گذاشتید .
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147246
یا رب شب دوشین چه مبارک سحری بود
کو را به سر کشته هجران گذری بود
آن دوست که ما را به ارادت نظری هست
با او مگر او را به عنایت نظری بود
من بعد حکایت نکنم تلخی هجران
کان میوه که از صبر برآمد شکری بود
رویی نتوان گفت که حسنش به چه ماند
گویی که در آن نیم شب از روز دری بود
گویم قمری بود کس از من نپسندد
باغی که به هر شاخ درختش قمری بود
آن دم که خبر بودم از او تا تو نگویی
کز خویشتن و هر که جهانم خبری بود
در عالم وصفش به جهانی برسیدم
کاندر نظرم هر دو جهان مختصری بود
من بودم و او نی قلم اندر سر من کش
با او نتوان گفت وجود دگری بود
با غمزه خوبان که چو شمشیر کشیدست
در صبر بدیدم که نه محکم سپری بود
سعدی نتوانی که دگر دیده بدوزی
کان دل بربودند که صبرش قدری بود
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
در لبخند…
همواره درخت دانش مانا پربار است👏👏
بستن فرم